8. لذت و رنج در خیال است
یا مرتاح
لذت و رنج در خیال است.
مرکز اصلی لذت و رنج، خیال انسان است. انسان با تصور موفقیت، شیرینی، خوشبختی، عزت و کامیابی، احساس شادی و راحتی میکند و با تصور مردود شدن، تلخی، درد، سختی، گرفتاری، مصیبت یا بی کسی دچار احساس سختی و ناراحتی میشود. وقتی در جمعی نشسته اید که انگار با هم مسابقه داه اند تا از اتفاقات بدی که برای خودشان یا دیگری افتاده تعریف کنند، کمکم حالتان بد میشود و در جمعهایی که سخن از درستکاری و فداکاری و صفات نیک انسانی است، لبخندی بر لبانتان مینشیند و حالتان بهتر و بهتر میشود. شما میتوانید به این تسلط بر فکر و ذهن خود برسید که به صورت انتخابی حرفهای خوبتر بزنید و فکرهای خوبتر بکنید. اگر کسی از شما پرسید : این خوب است که الکی خوش باشید و از واقعیات دنیا بیخبر بمانید؟ شما از او بپرسید: این خوب است که همیشه ناراحت باشید و از سلامتی و طراوت حاصل از فکر آرام بی نصیب بمانید؟ با یک مثال نقش خیال را در احساس زیبایی یا زشتی از پدیدهای یکسان را ملاحظه نمایید: فنجان بلوری حاوی چای تازه دم دستتان است. با خود میگویید: چه بخار دلچسبی از آن بلند میشود. انگار عطر چای دارچین میدهد. نه شاید عطر بهار نارنج است. شاید هم از آن چای عطریهای گران قیمت باشد. فنجان را به لبهایتان نزدیک کرده و با نفسی عمیق عطر آن را دوباره استشمام میکنید. پلک ها را روی هم میگذارید در حالیکه تصوری از تختهای چیده شده با پشتی های قرمز ترکمن دارید ... یادتان میآید چقدر این فنجان شبیه فنجانی است که دیروز در آزمایشگاه تشخیص طبی دیدید! نکند آن فنجان برای تست ادرار بوده؟ آنوقت در آن استکانها چای هم میخورند؟ نکند این فنجان هم قبلاً برای چنین کاری استفاده شده باشد؟ وای چه بوی ناجوری میدهد ... اَه اَه بروم این چای بدبو را خالی کنم و دیگر این فنجانها را دم دست نگذارم! در یک لحظه همه چیز برای شما خراب شد. مجموعه ای از تخیلات شیرین یا تلخ برای پدیدهای یکسان، دو دریافت متفاوت و دو برخورد رفتاری متفاوت را موجب میشود. همین اثر را تفسیرمان از آدمها و اتفاقات اطرافمان بر خیال ما میگذارد. میتوان فرمان قوه خیال را به دست گرفت و با انتخاب احساسها و تفسیرهای مناسب از رویدادها، لذت و اعتماد را به خود هدیه کنیم و نگاههای لبریز از امید و نشاط و افتخار را به عزیزانمان و کار و زحمت همراه با لذت و پایداری را به دنیای اطرافمان. چنین کسی با کنترل خیال خود، در اندیشه و خواب هم سراغ فکرهای حقیر نمیرود و آدمها را در ذهنش با احترام صدا میزند. آیا حفظ و کنترل فکر و خیال، امری لازم و حیاتبخش نیست؟
پیامبر عزیز فرمودند: حیا از خدا اینست که مرگ را فراموش نکنى، و شکم را نگهدارى و فکر خود را حفظ کنى.