لحظه ای درنگ

مهارت های تفکر برای زندگی

لحظه ای درنگ

مهارت های تفکر برای زندگی

لحظه ای درنگ

بارها شنیده ایم : فکر کن ، تفکر خوب است.
گفته اند : سعی کن طرز فکرت را عوض کنی
و برداشت های بهتری از رویداد های اطرافت داشته باشی .
اما کمتر به ما گفته اند که چگونه تفکر بهتری داشته باشیم. گاهی گمان میکنیم از صبح تا شب فکر میکنیم ، اما به دلیل آنکه تفاوت خیال پردازی ، توهم و تکرار خاطرات را با تفکر صحیح و استفاده از عقل نمی دانیم ، اسیر هیجانات و برداشت های غلط از زندگی میشویم. مطالعه مستمر ، تدریس و تمرین این عملی این مطالب کمک میکند تا :
بر ورودی های ذهن و حواس کنترل پیدا کنیم ، از اشتباهات در برداشت هاو تصمیم گیری ها پیشگیری کنیم، از مهلکه های غم و غصه و عصبانیت عبور کنیم ، تفکر وتعقل خود را به سطوح بالاتری برسانیم و در بهبود مسائل زندگی یکی پس از دیگری مهارت پیدا کنیم.

چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۴۷ ب.ظ

3. مشکلات قابل حل

یا من لا ینقص من خزائنه شی

mail مشکلات قابل حل

خداوندا به من کمک کن که تغییر دهم آنچه را میتوانم و بپذیرم آنچه را نمیتوانم و بینشی ده تا تشخیص دهم تفاوت این دو را.

پیشرفت های زندگی بستگی دارد به فهم درستی که نسبت به دنیا و مشکلات آن یافته ایم ، راه حل هایی که پیدا کرده و به کار بسته ایم و روش هایی که تغییر و بهبود داده ایم. اما به هر اندازه که با دیگران درگیری نابجا پیدا کرده و نشاط ذهنی خود و آنان را فرسوده ساخته ایم، برنده نیستیم. « تو نمیتوانی کسی را وادار کنی که دوستت بدارد، تنها میتوانی دوست داشتنی باشی» مشکلات ارتباطی ما با دیگر انسانها( در اختلاف نظرها، اندیشه ها و تفاوت حالات خلقیشان) با چند حرکت ساده قابل رفع نیست. میزی که کنار اتاقمان اضافه میکنیم سر جایش میماند و بلند نمیشود برود ، اما مردم مهره هایی نیستند که طبق میل و خواسته ما چیده شوند. گاهی باید افراد و شرایط را به زمان سپرد تا کم تجربگی ها و ناتوانی ها با پیامد های طبیعی روزگار مواجه شده و با رشد سنی و فکر افراد، به مرور بهبود یابد. از سوی دیگر باید به سرعت خود برای جبران کاستی ها، و بهبود شرایط زندگی خود، خانواده و مردم اضافه کرد. به جای تصور حل مشکلات و ساختن دنیایی ایده آل و بی مسئله، یاد بگیریم که حد و وظیفه خود را در هر ماجرا تشخیص دهیم. مهارت ما در برخورد با مشکلات این است که: بتوانیم از بسیاری موضوعات با سلامتی عبور کنیم ( اغماض و گذشت)، گفتار و رفتار اطرافیان را زیباتر معنا کنیم و تهدید ها را تبدیل به فرصت کنیم. در این صورت مشکلات قابل حل و نیاز به بررسی معلوم میشود و آنگاه ریشه یابی، خلاقیت و پیگیری میخواهد. اکثر افراد برای بیان مشکلات خود میگویند: « من چه کار کنم که او ...» در حالی که مشکل ما اینطور است:« من چه کار کنم که من...» برای مثال به جای اینکه بگوییم:« من چکار کنم که او بیشتر درس بخواند؟» باید فکر کنیم و ببینیم مشکل واقعی« من» در زندگی چیست؟ آنوقت به اینجا میرسیم که حاصل نگرانی و دلسوزی ما برای دیگران تماما بحث و ایراد و اصرار و اجبار بوده است. سپس به این سوال ها میرسیم:« من چکار کنم تا رابطه خوبی با اطرافیانم داشته باشم؟ بیشتر دوستم داشته باشند و بیشتر دوستشان بدارم؟» بعد با کمی تامل در میابیم که باید از بعضی رفتارهای خود دست بکشیم. بگذاریم احساس کنند که برای خودشان، در حد توان و نیاز خود تلاش میکنند و رفتارهای ما دلپذیر تر و مهربانانه تر باشد. آنچه را دوست ندارند بشنوند، نگوییم و بیش از حد برایشان نگرانی و دلسوزی نکنیم. ما امکان تغییر جهان را نداریم، اما کافی است گاهی سری بلند کنیم و ببینیم چند روز از زندگیمان باقی مانده و نیازهای حقیقی ما چیست؟ آیا با هر رفتار و برنامه ای میتوان به عزت و آرامش و رضایت رسید؟ آیا زیاده گویی، ایده آل گرایی در دنیا و وداخله در امور همه، به ما آرامش میدهد؟ آیا کسی که تنها مانده و به زودی تنها خواهد رفت، به خاطر اینکه این و آن درست میشوند یا نمیشوند، فرصت هایش را از دست میدهد؟ هر کار بد را با بدتر از آن مقابله میکند؟

enlightenedپیامبر اکرم( ص) فرمودند: از جمله بدترین مردم کسی است که آخرت خویش را برای دنیای دیگری تلف کند. ( نهج الفصایح، ص ۷۷۷)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۰۳

خاطرات و تجربه ی شما (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی