10.فکر کن که دیگری هم عاقل است
یا غفور
فکر کن دیگری هم عاقل است.
تا دست از کنترل دیگران برنداریم، زندگیمان زیبا نمیشود. هر کسی که گمان میکند خودش محور عالم است و همه باید مطابق میل او فکر و رفتار کنند، مرتبا با غر زدن، تذکر دادن، شکایت، گله، تلافی، خودخوری و قطع ارتباط با دیگران، دست و پا میزند تا دنیایی بسازد که همه چیز آن با فکر خودش سازگار شود. غافل از اینکه هر یک از مردم، دنیا را از دریچه نگاه و تجربه ی خود میبیند و با طرز فکر خودش استنباط میکند. دستور دادن و باید و نباید کردن روش ساده اندیشان است. در حالیکه هنر خردمندان، کمک به تغییر زاویه دید دیگری و گسترش توانایی های فکری و طرح سوالات تفکر برانگیز و مفید برای اوست. برای سازگار شدن با مردم چاره ای نداریم جز اینکه به عقل و فهم دیگران احترام بگذاریم و به جای برخورد کردن با هر موضوع کوچکی که به سلیقه مان نمیخورد، روش های مختلف زندگی را باور کنیم. اگر بخواهیم در کسی تغییر ایجاد کنیم، باید بتوانیم نگاهش و توجهش را به موضوعی معطوف کنیم، به صورتیکه خود او احساس نیاز و انگیزه پیدا کند و دنبال مطلبی برود با مروری در خاطرات خود بیابیم آدم هایی را که در زندگی ما تاثیرات خوبی گذاشته اند، آیا اهل سلطه گری و عیب جویی و قهر و ...بوده اند یا ...؟