مراقب وظیفه خود باشیم
من کان له فی نفس واعظ کان علیه من الله حافظ.
هر که واعظی درونی داشته باشد، او را از جانب خداوند نگهبانی است.
امام علی (ع)
پیامبران که بهترین بندگانند، فقط به وظیفه ی خود در برابر خدا عمل میکردند. اگر همه ی مردم درست شدنی بودند،
پیامبران که از همه شایسته تر و داناتر بودند، درستشان میکردند. این همه تکرار قرآن در مورد اینکه: اکثرالناس لا یعقلون، اکثرالناس لا یشکرون، اکثرهم لا یومنون و ... خبر از این میدهد که اغلب مردم ممکن است بنای اصلاح نداشته باشند، شما یک نفر اگر خواستی لطف کن جوگیر اکثریت نباش. آیا وقتش رسیده که باور کنیم، اگر امر به معروفی در کار است، وظیفه ی ما در برابر خداست.
( تا شرایط تاثیر را در صورت امکان فراهم و روش درست را یاد بگیریم)،
نه وظیفه ی مردم که فورا خوب بشوند؟
میرالمومنین ( ع) میفرمایند : « وامر بالمعروف تکن من اهله» امر به نیکی ها کن تا اهل آن شوی.
خود ارزیابی، خود تصحیحی و حساب کشیدن از خود، امری لازمی است. چه خوب است
که مادر، پدر، معلم و هرکه در امری مسئولیت و نقشی دارد، رفتارهای خود را مرور کند،
خطاهای خود را بیابد، از نوع اندیشه و طرز عمل خود ایراد بگیرد و از دیگران نیز برای نقد و اصلاح خود کمک بخواهد.
به هشدار امیرالمومنین( ع) توجه کنیم:
هرکه خود را به غیر نفس خویش مشغول سازد :
۱. در تاریکی ها حیران گردد.
۲. در هلاکت گرفتار شود.
۳. شیاطین او را در طغیانش استمرار داده و بدی اعمالش را برایش جلوه می دهند.
✔ بچه ها با عقل به دنیا می آیند ، کمک کنیم تا عاقل شوند.
هربچه ای که پا به دنیا میگذارد دارای عقل است .
فقط باید تعقل او فعال شود. باید پدر و مادر هزارها بار او را به خودش رجوع دهند .
و با تصمیم نگرفتن مداوم ، دفاع نکردن و جواب ندادن به جای او ، کاری کنند تا خودش
حرف بزند ، برسی و تفکر کند و تعقل در او فعال شود.
✔ سکوت و توجه ، عمق ایجاد میکند.
هشام، کم سخن گفتن، حکمت بزرگی است. خاموشی را از دست ندهید، زیرا خاموشی آسایش زندگی و کم گناه کردن و سبک بالی از خطاست. امام کاظم ( ع)
امیرالمومنین(ع): چه بسا سخنانی که جوابش سکوت است.
زیاده گویی و قیل و قال فرصتی برای اندیشه نمیگذارد. کسی که مرتب حرف میزند، ذهنی پراکنده پیدا میکند.
از هر دری سخنی میگوید و به سراغ موضوع بعدی و حرف بعدی میرود.
اندیشه نیازمند توجه و تعمق است. نیازمند بهتر دیدن👀 و بهتر شنیدن 👂است.
کسی که میخواهد بیشتر بفهمد و به عمق رویدادها پی ببرد از دیدنی ها و شنیدنی ها برای خود سوال مطرح میکند و
به پاسخ پرسش ها می اندیشد. آن وقت است که از هر سوال به ده ها پاسخ قطعی و احتمالی میرسد.ذهنی که پر از پرسش است،
از هر رویداد کوچک و بزرگ پیامی دریافت میکند و به فهم و عمق بیشتر میرسد.
فکر میکنیم اگر کنار حرم امام رضا( ع) جیغ بزنیم زودتر دعایمان مستجاب خواهد شد .
شیطان میخواهد که حواس ما را پرت کند تا به گفت و شنود های بی حاصل و تماشا کردن های بی توجه بگذرانیم و
این عمر بگذرد و تمام شود و برود.
امام صادق ( ع) میفرمایند: اگر نبود که شیطانها پیرامون دلهای بنی آدم دور میزنند، هر آینه انسان ها میتوانستند ملکوت آسمانها و زمین را ببینند.
و نیز پیامبر( ص) میفرمایند: اگر زیاده روی شما انسانها در سخن گفتن نبود و اگر پریشانی و آشفتگی دلهایتان نبود، هر آینه شما هم میدید آنچه را که من میبینم و میشنیدید آنچه را که من میشنوم.
💞قرآن کریم( با توجه به سوره انفال آیه ۱۷۹) تقوا را شرط در تفکر و تذکر و تعقل دانسته و برای رسیدن به استقامت فکر و دریافت صحیح علم و رهایی آن از ناخالصی های اوهام حیوانی و القائات شیطانی شرط کرده که علم هم دوش عمل باشد.
✔ تسلط عقل به جای هیجان.
🍁تا وقتی هیجان بر ما مسلط است، تحت تاثیر هر عاملی خوشحال یا ناراحت می شویم. لحظه ای در حال خنده و لحظه ای بعد در حال گریه . چیزی بی دلیل نظرمان را جلب می کند و از چیزی بی دلیل بدمان می آید.
به اندازه ای که عقل بر این احساسات سست غلبه کند، ثبات اخلاقی به وجود می آید و آن وقت است که می شود بر تعادل این شخص حساب کرد. شرایط اخلاقی و هیجانی کسانی که معلوم نیست تا چند لحظه دیگر کدام رویشان بالا می آید، نگران کننده است.
🍁اگر بخواهیم ترس، عصبانیت، ناامیدی، بی هویتی و بلاتکلیفی تبدیل به امنیت، امید، هدفمندی و جهت گیری های عاقلانه شود، کافی است خودآگاهی بهتر، کنترل بیشتر و درک حضور خداوند را تمرین کنیم.
🌷پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودند: لا یستقیمُ ایمان ُعبدٍ حتی یستقیمَ قلبُه ... ایمان بنده ای استوار نگردد، تا دل او استوار شود.
(نهج البلاغه، ترجمه دشتی، ص 337).
هر وقت کسی قصد تغییر و اصلاح کند و در راه رشدی قدم بگذارد ، شروع میکند به القای اینکه تو را چه به این کار ها ، تو که نمی توانی ، تو که عرضه نداری ، این کار ها در حد تو نیست ...
✔ حیا، عقل و ایمان
جبرئیل بر آدم علیه السلام نازل شد در حالی که حیا، عقل و ایمان را با خود آورده بود، به آدم گفت: خدایت سلام می رساند و می فرماید: از این سه خصلت یکی را انتخاب کن؟ آدم علیه السلام عقل را انتخاب کرد، جبرئیل به ایمان و حیا گفت: بروید. گفتند: خداوند به ما دستور داده که از عقل جدا نشویم. (ارشاد القلوب، ترجمه سلگی، ج1، ص 287)
پس ارتباط تنگاتنگی بین این سه مهم، وجود دارد. قطعا کمک به تقویت تعقل، باعث تقویت ایمان و حیای مطلوب خداست و چه خوب است، با حفظ حریم و حیایی که خداوند از ابتدا در نهاد هر کودکی قرار داده (با استفاده بچه ها و بزرگترها از لباس های پوشیده، فیلم ها، رفت و آمدها و سخنانی که حیای انسان را حفظ و تثویت می کند) عقل و ایمان را حفظ و تقویت کنیم.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله خبر از مطلب مهمی داده اند که: هر کس گناهی انجام دهد، بخشی از عقل او می رود و دیگر به او باز نمی گردد. (نقل از استاد علیرضا پناهیان، مَنْ قَارَفَ ذَنْبًا فَارَقَهُ عَقْلٌ لَمْ یرجع إِلَیْهِ ابدا، میزان الحکمة، ح 1576)
همچنین موسی بن جعفر علیه السلام فرموده اند: هشام، حیا از ایمان است و ایمان در بهشت است و فحش و ناسزا از ستمگری است و ستمگری در جهنم است. (مواعظ امامان علیهم السلام (ترجمه بحارالانوار)، ص 268)
یک انسان خوب هم می تواند بد بشود. کافی است لحظه ای مراقبت از عقل، حیا یا ایمانش را تعطیل کند.
🌷حاجب اگر محاسبه حشر با علی است
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن🌷
یا حق
هرموضوعی را تعمیم ندهیم.
یک بار یک نفر از منزلش خارج شد و با موتور سیکلت تصادف کرد .
یکی دوبار برای یافتن شغل مناسب تلاش کردیم و موفق نشدیم .
دو سه بار پیش آمد که با وجود مطالعه کافی در امتحان نمره عالی نگرفته ایم .
آیا یک بار ، دو بار ، سه بار کافیست برای اینکه دیگر از منزلمان خارج نشویم ، دنبال
شغل و درآمد نرویم ، تلاش و مطالعه را کنار بگذاریم ، بچه ای را به اردویی نفرستیم ،
فقط اجناس خارجی بخریم ، ارتباط مان را با فامیل قطع کنیم و اصلا قید زندگی و خانواده
را بزنیم ؟ دانشمندی که از ستاره های درخشان روزگار شد ، همت و امید را از مورچه ای یادگرفت که در چهلمین بار توانستدانه ای را به دندان گرفته ، از دیوار بالا رفته و باز افتاده را به منزل برسد .
تفکر چرا و چگونه؟
اگر از دوستانتان بخواهید همگی شروع کنند به فکر کردن ، خواهند گفت : به چه فکر کنیم ؟
یعنی فکر کردن موضوع می خواهد . ما فکر می کنیم برای یافتن پاسخ سوالات ، حیرت ها ، برنامه ریزی ، تصمیم گیری و فهم مطالب مختلف .
تفکر امری اساسی در حل مسئله نیز محسوب میشود .
تفکر عبارت است از ، درک روابط منطقی و نامرئی میان امور برای تشخیص وظیفه خود .
می توانیم با انتخاب موضوعات مناسب ، تفکر هدفمند و رشد دهنده ای داشته باشیم .
موضوعات پیشنهادی زیر می تواند به عنوان تمرین های هفتگی توصیه شود .
برای اینکه فکر های ما ر موضوعات پیشنهادی به نتیجه های موثری برسد ، خوب است که
به تنهایی و سپس در جمع دوستان در مورد چگونگی و راهکار های آن هم فکر کنیم .
موضوعاتی مثل :
دوست شدن و سخن گفتن با خدا ، دیدن و درس گرفتن از اطراف ، دقت در هدف از هر رفتار و تصمیم و سپس انجام آن کار در صورت یافتن دلیل و نیتی درست ، روش های احترام گذاشتن ، روش های شاد کردن ، روش های تشکر کردن ، روش های کمک به دیگران ، شکر برای آنچه داریم ، شکر برای آنچه ناریم ، الحمدالله را عملی کردن ( امکانات و نعمت ها ، زیبایی ها و توانایی های همه را از خدا ببینیم و تحسین کنیم .)
هدیه دادن به کسانی که از خطای ما دلخورند ، بین بد و بدتر - مهم و مهم تر ا انتخاب کردن ، ترفند های شیطان را شناسایی کردن .
شما چه موضوعات دیگری را سراغ دارید ؟؟؟؟
« تو نمیتوانی دیگران را وادار کنی تا دوستت بدارند، تنها میتوانی دوست داشتنی باشی.»
حدود هشتاد درصد از آدم های موفق دنیا ، کسانی هستند که هوش اجتماعی بالایی دارند، نه کسانی که صرفا هوش درسی داشته و نمرات عالی میگیرند. آدم هایی که در روابط خود با دیگران مراعات اخلاق، انصاف و شرایط را میکنند. آنها را میبینند و برایشان فکر میکنند. مثل همانی که قبل از شروع به خوردن، فکر میکند که دست دیگران هم به غذا میرسد؟ میگوید ، برای شما اول بکشم؟ وقتی در حال رانندگی حس میکند که اتومبیلی میخواهد به چپ بپیچد، به او راه میدهد تا بتواند رد شود. در خانواده فکر میکند همسرش با چه امید و آرزویی پا به زندگی او گذاشته است و از خود میپرسد: « من برای پیشرفت و نشاط او چه کمکی میتوانم بکنم.» هرکه این بلوغ اجتماعی را پیدا کند دوست داشتنی میشود. پرورش تفکر مراقبتی نیازمند توجه به دیگران از زاویه نگاه آنهاست.
علی ( ع) میفرمایند: « تو را در ادب کردن نفس همان بس که از آنچه انجام دادنش را برای دیگران نمی پسندی بپرهیزی».
به بیان دیگر اینکه آنچه بر خود نمی پسندی به دیگران روا نداری. اما باید از نگاه او و خواسته ها و شرایط او نگاه کنی. نه اینکه بگویی اگر من بودم این رنگ و این جنس لباس میپوشیدم. ببین او چه رنگ و جنسی را دوست دارد و او احترام و توجه را چگونه معنی میکند. به بعضی باید هدیه داد و از بعضی دیگر باید هدیه گرفت تا احساس رضایت و شادی کنند.
بهترین زندگی را کسی دارد که دیگری به خاطر بودن او به خوشی زندگی میکند. امام رضا ( ع)