لحظه ای درنگ

مهارت های تفکر برای زندگی

لحظه ای درنگ

مهارت های تفکر برای زندگی

لحظه ای درنگ

بارها شنیده ایم : فکر کن ، تفکر خوب است.
گفته اند : سعی کن طرز فکرت را عوض کنی
و برداشت های بهتری از رویداد های اطرافت داشته باشی .
اما کمتر به ما گفته اند که چگونه تفکر بهتری داشته باشیم. گاهی گمان میکنیم از صبح تا شب فکر میکنیم ، اما به دلیل آنکه تفاوت خیال پردازی ، توهم و تکرار خاطرات را با تفکر صحیح و استفاده از عقل نمی دانیم ، اسیر هیجانات و برداشت های غلط از زندگی میشویم. مطالعه مستمر ، تدریس و تمرین این عملی این مطالب کمک میکند تا :
بر ورودی های ذهن و حواس کنترل پیدا کنیم ، از اشتباهات در برداشت هاو تصمیم گیری ها پیشگیری کنیم، از مهلکه های غم و غصه و عصبانیت عبور کنیم ، تفکر وتعقل خود را به سطوح بالاتری برسانیم و در بهبود مسائل زندگی یکی پس از دیگری مهارت پیدا کنیم.

۲۰ مطلب با موضوع «فصل چهارم(مهارت های فکری پایه)» ثبت شده است

چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۴۰ ب.ظ

1. چشم دروازه فکر است

یا ودودheart

mail چشم دروازه ی فکر است.

قطعا دیدنی هایی برای شما از سوی پروردگارتان آمد. پس هر که بصیرت داشت به نفع خودش و هر که کور بود به ضرر خودش بود.(۴ ۱۰سوره مبارکه انعام)

در آفرینش خدای رحمان خلل نمیبینی، چشم بگردان! آیا نقصانی میبینی؟ بار دیگر نظر بگردان تا نگاهت خیره و ناتوان به نزد تو بازگردد ( ۳ و ۴سوره مبارکه ملک)

خوب دیدن و خوبی ها را دیدن، هنر و مهارتی است که منجر به پرورش فکر میشود. خود و فرزندانمان را به بهتر دیدن اطراف و درس گرفتن از دیدنی ها تمرین دهیم. خداوند هیچ پدیده ای را اینقدر حقیر نیافریده که در آن درسی برای آموختن نباشد. در سفر به جای اینکه ساعتها بی توجه بنشینیم، با خیال اینکه کی میرسیم ، میتوان با دقت در دیدنی های اطراف، اطلاعات، ایده ها و دریافت های جدیدی را حاصل کرد. یکی از پایه های تعقل علم است، و علم بسیاری با شنیدن و دیدن و تجربه کردن، به خصوص در سفرها بدست می آید. از نگاه و توجه به حرکات و فعالیتهای یک کودک چه چیزهایی میتوان یاد گرفت، از دیدن آدم های راضی و افراد ناراضی و ناراحت چه تفاوتهایی را درک میکنیم؟ آیا از زشتی رفتار کسی میتوان نکته زیبایی را دریافت و استفاده کرد؟ آیا از ضعیف ترین و ساده ترین آدم های اطرافمان میتوانیم درس بگیریم ؟

enlightenedامیرالمومنین(ع): ما اکثرالعبر و اقل الاعتبار. عبرت ها چقدر فراوانند و عبرت پذیری ها چقدر کم.

( نهج البلاغه حکمت ۲۹۷)

enlightenedامام موسی کاظم(ع): ما من شی تراه عیناک الا و این موعظه؛ چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد،مگر آن که در آن پند و اندرزی است.

( بحارالانوار، ج۷۸،ص۳۱۹)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۰۰ ، ۱۸:۴۰
چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۳۹ ب.ظ

2.منطق و استدلال ، ابزار تفکر صحیح است

 

یا رئوف

mailمنطق و استدلال، ابزار تفکر صحیح است.

منطق از آن مقوله هایی است که همه از آن دم میزنند. اما کمتر کسی اصول آن را می داند و اغلب گرفتار استدلال های اشتباه میشویم. استدلال از کل به جزء را « قیاس» می نامند.مثلا میگوییم:« اگر همه ی دانش آموزان مدرسه را به اردو میبرند،پس علی هم که شاگرد این مدرسه است میتواند به اردو برود.» هرکسی و هرچیزی را نمیتوان قیاس کرد و هر موضوعی را نمیتوان عمومیت داد.اگر کسی بگوید:« دو نفر از دوستانم که به کوه رفتند، افتادند و پایشان شکست،پس هرکسی به کوه برود،پایش میشکند.» میگوییم بی منطق است چون از یکی دو مورد جزئی میخواهد به نتیجه گیری کلی برسد. باید دید آن افراد چه مسائلی را رعایت نکرده اند که دچار حادثه شده اند. برای اینکه به نتیجه ای برای کل برسیم، تعداد موارد نمونه باید به نسبت تعداد کل زیاد باشد. مثلا اگر نصف بیشتر بچه های یک مدرسه دارای خصوصیتی باشند، میشود درباره آن مدرسه نظر داد، اما بالعکس ما نمیتوانیم صرف دیدن چند نفر از دانش آموزان، درباره کل مدرسه نتیجه گیری کنیم.این درحالی است که ما با شایعه یک مشکل برای یک فرد یا یک مجموعه، فریاد و فغان سر میدهیم که وای مملکت از دست رفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۰۰ ، ۱۸:۳۹
سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۴۰ ب.ظ

3. آیا شرایط مختلف قابل مقایسه اند؟

یا صادق

mail آیا شرایط مختلف قابل مقایسه اند؟

اگر هر موضوعی قابل تعمیم دادن باشد ( یعنی برای همه صدق کند) آن وقت هر موضوعی قابل مقایسه با موضوعی دیگر و هر کسی قابل مقایسه با کس دیگر است.برای مثال میگوییم موهایت ریزش دارد؟ من از وقتی شامپوی مخصوص موهای چرب را استفاده میکنم ریزش موهایم کم شده، تو هم امتحان کن. غافل از اینکه نوع مشکل شرایط هر کسی می‌تواند از اساس با دیگری متفاوت باشد.شرایط زن و مرد ، فقیر و ثروتمند، کم سواد و باسواد، بالا شهری و پایین شهری و گاهی حتی وضعیت دو خواهر یا برادر با هم فرق دارد. بزرگان به ما گفته اند که از لحاظ مالی خود را با شرایط پایین تر و از لحاظ معنوی با شرایط بالاتر مقایسه کنید تا از اندوه و حسرت فاصله بگیرید و دنبال رشد و حرکت باشید. اما هر امری را با شرایط مشابه خودش مقایسه میکنند. کسی نمی گوید این دایره از آن مثلث گردتر است! اما به سادگی می گویند این بچه از همه ضعیف تر است. توجه ندارند که ریاضی اش ضعیف تر و نقاشی اش قوی تر است.نمی دانند که هر کس را باید با دیروز خودش مقایسه کرد. نه با هر علامه و نخبه، و در هر زمینه ای. هرکس استعداد های خود را بشناسد و برای رشد آن تلاش کند شخصیت منحصر به فرد و موفقی میشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۴۰
سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۹ ب.ظ

4.بین صفر وصد عدد بسیار است

 یا حق

mailبین صفر و صد، عدد بسیار است.

کسی که « صفر و صدی» فکر میکند، همه چیز را یا سیاه میبیند یا سفید. از این همه رنگ خاکستری بی خبر است.همه چیز یا زشت است یا عالی، یا دوست داشتنی است یا نفرت انگیز. در آشنا و فامیل با یکی قهر است، با یکی صمیمی، یا هر روز و هر هفته به خانه ات می آید، یا با کوچکترین برداشت منفی، رابطه اش را قطع پیوند.یا قابل اعتماد هستی یا مسئله دار و طرد شده. کسی که گمان میکند همه چیز در عالم باید درست و مرتب کار کند، در این صورت نمی‌تواند نقاط قوت را در کنار نقاط ضعف ببیند، لذا احتمال بسیاری از نواقص را در نظر نمی گیرد. اگر محور اعداد را به جای عدد با صفات و حالات مختلف پر کنیم، میبینیم بین« بی احساس» و « پر هیجان » حالات زیادی را میشود نام برد. بین زشت و زیبا خوش اخلاق و بد اخلاق ، عشق و نفرت ، عاقل و احمق، حالات و عبارات بسیاری وجود دارد. حتی قبل و بعد از آن نیز واژه های زیادی را میشود پیدا کرد.با دوستانمان این محورها را بکشیم و واژه های بیشتر را پیدا کنیم. اگر بتوانیم شرایط و حالات بیشتری را شناسایی کنیم از این همه قضاوت و واکنش سریع که منجر به از دست دادن خیلی چیزهاست نجات پیدا میکنیم.

برای تمرین و مهارت در این امر دستور امیرالمومنین (ع) کمک بزرگی است:

enlightenedهیچ گاه به سختی که از دهان برادرت بیرون می آید گمان بد مبر، در حالی که میتوانی توجیه خوبی برایش پیدا کنی.

( مشکاه الانوار، ترجمه هوشمند و محمدی،ص۳۷۵)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۹

اللهم صل علی محمد و آل محمد

mailبا نگاهی دوباره، غالب های غلط را بشکنیم.

« تفکر خلاق» همراه کردن کودک با بازی ها و فعالیت های خلاق هنری برای این است که بتوانیم با نگاهی نو و متفاوت به اطرافش بنگرد و با فکری آزاد تصمیم بگیرد. برای پرورش خلاقیت باید از قالب های دیکته شده و غلط بیرون آمد و به روش های تازه و موثر فکر کرد. باید بتوانی به چندین دلیل و راه حل و جواب فکر کنی و انواع راهکارها را تصور کنی. اگر همان کاری را می کنی که همیشه میکردی، همان نتیجه ای را میگیری که همیشه میگرفتی. کسانیکه در مقابل هر پیشنهادی مقاومت نشان می‌دهند و شعارشان این است:« هیچ فایده ای ندارد، همه ی این راه ها را رفته ایم، هر کاری بگویید کرده ایم...» به هزار راه نرفته و هزار کار نکرده، هزاران اختراع و اکتشاف انجام نشده که کلیدش در همین اطراف است، فکر نکرده اند. میتوان برای هر موضوع به همراهی یک یا چند نفر دیگر بارش فکری ترتیب داد. این باعث گسترده شدن ذهن میشود. بارش فکری یکی از را های گسترده کردن ذهن و توجه به جنبه های دیگر است ، به این معنی که موضوعی را با چند نفر در میان بگذاریم و افراد نظرات و دیدگاه های متنوع خود را در مورد آن بگویند و بشنوند. برای تقویت خلاقیت باید موضوعات را از زاویه ای متفاوت با عموم ببینی، راهکارهای مختلف پیدا کنی، تجربه های جدیدی را امتحان کنی، بتوانی خود را بیرون از ماجرا تصور کنی، ساختار های ناکارآمد عادی شده را بشکنی و به روش های مفیدتر فکر کنی. همواره به دنبال تایید گرفتن از مردم نباشی. شجاع باشی و به جای اینکه همواره بگویی:« من با کی هستم»، بگویی: « من یک پیشنهاد خوب دارم، کی با من است ؟»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۹
سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۸ ب.ظ

6. شوخ طبعی نشانه خلاقیت فکر است

یا سریع الرضا

mailشوخ طبعی نشانه ی خلاقیت فکر است.

آدم های شوخ طبع از موضوعات ساده و دم دستی سوژه میسازند. موضوعات ناراحت کننده و خشک را جدی نمی گیرند و در آماج حمله ها و توهین ها جاخالی میدهند. از مشکلی که پیش آمده نکته خنده دار پیدا میکنند و دنبال رفع و رجوع آن نیز هستند. عبارات زیر نوع رفتار و اندیشه ی آدم های بامزه ای را نشان می دهد که با همین خوشمزگی ها، میل و رغبت دیگران را به همراهی با خودشان افزایش می دهند و به جای غصه های تمام نشدنی دنیا، نگاه روحیه بخش تری را انتخاب میکنند. به جای دفاع کردن:« اینهایی که گفتی نصف ایرادهای من هم نمیشه، اگه بخوام بقیش رو برات بگم باید تا صبح بشینی». به جای تهدید کردن:« تا سه می شمارم، اگه بیرون نیامدی... مجبورم دوباره بشمارم!» به جای عذر نپذیرفتن و قهر کردن:« امروز می بخشند به شرطی که برام بستنی بخری!» و به جای خیلی حرف های جدی دیگر:« خوشحالم که با آدم فهمیده ای طرفی!» « هر کسی تو این مملکت یه چیزی شده، ما همان آقاییم که بودیم!»، « خانم تا دهنت بازه اون بچه رو هم صدا کن!»، « هر چی ما هیچی نمیگیم،... اینم هیچی نمیگه!»، « مثل آهو در برف موندم!» ، « همه اینها یک طرف،... تو هم همون طرف!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۸
سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۸ ب.ظ

7. ترک عادت موجب شفا و سلامتی است

یا سریع الرضاheart

mailترک عادت موجب شفا و سلامتی است.

عادت کاری است که خارج از هوشیاری و تعقل انجام بدهی و اگر لازم باشد نتوانی در آن تغییر ایجاد کنی.کاری است که بی توجه به دلیل آن و به طور تکراری از تو سر میزند. به بالش و رختخوابت، شهر و محله ات، خواب سر ساعتت، بطری درون کیفت، رکود و بی برنامگی یا کار و فعالیت زیادت عادت کرده ای. امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:به مقامات بالای انسانی نمی رسد کسی که نتواند عادت ها را ترک کند. اگر با توجه و تلاش خود سعی میکنی کارهای خوبی را مستمرا انجام بدهی تا برایت آسان شود و در برنامه زندگیت قرار بگیرد ، آین رفتار خوب یک ملکه است. اما اگر بنا به شرایطی لازم باشد نحوه نماز خواندن یا روزه گرفتنت، نظم زیاد یا بی نظمی ات،کلاس رفتن یا نرفتنت، زیاد گفتن یا سکوت زیادت را تغییر دهی، آن وقت بگویی نمی توانم، به دلم نمی چسبد، دست خودم نیست، این کارهای عادتی گرفتار و زمین گیرت میکند. اگر عقلت گفت:« جایی که مردم منتظرند، نمازت را سریع تر بخوان، کمتر بخور، کمتر بخواب، این غذای مفید را امتحان کن...» زود حرفش را گوش بده.آن وقت شیطان های مزاحم می روند و فرشته های مهربان تو را احاطه میکنند و ملکه ی اسراف نکردن، اهل فکر بودن، قدر و اندازه هر چیز را فهمیدن و تشخیص حق و باطل در تو شکل میگیرد. عادت کنیم که به هیچ چیز عادت نکنیم.

enlightenedامام علی علیه السلام فرمودند:« با فضیلت ترین عبادت، غلبه بر عادات است.

( شرح آقا جمال خوانساری بر غرر الحکم و دررالکلم، ج۲،ص۳۷۶)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۸
سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۷ ب.ظ

8. دانایی موجب توانایی است

بسم الله

mailدانایی موجب توانایی است.

enlightenedامام صادق علیه السلام میفرمایند: پرداختن به دانش و زیاد در آن اندیشیدن، چشم عقل را باز میکند.

قبل از این که چگونه فکر کردن را تمرین کنیم، نیازمند دو مقوله یعنی علم و آگاهی( اطلاعات) هستیم. کسی که به برتری و اشراف علمی برسد میتواند راهنما و راهبر باشد و کسی می تواند ایده های نو و خلاق ارائه کند که ایده های زیادی در ذهن داشته باشد. تجربه های بسیاری را در سفر و حضر می توان بدست آورد، آگاه و توانمند شد و گنجینه اطلاعات خود را افزایش داد. اگر از فلسفه و هدف یک مد، یک نظریه یا یک حزب و گروه فکری، اطلاع کافی نداشته باشیم چگونه به خود اجازه دهیم که در قبول یا رد آن سخن بگوییم ، یا بر اساس آن شیوه زندگیمان را تغییر دهیم؟ آیا پیروی از مسیر باد و جو اکثریت با حرکت براساس فهم و دانایی یکسان است؟

هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون انما یتذکر الوالالباب. آیا آنانکه میدانند و آنانکه نمی دانند یکسان اند؟ تنها کسانی پند میگیرند که صاحبان خرد باشند.( ۹ سوره مبارکه زمر)

گاه بسیار می دانیم و عمل نمی کنیم. اما در مواردی نیز نیازمند اطلاعات هستیم. اگر به لیست مشکلات حل نشده و گرفتاری های فکری خود که با آن کنار نیامده ایم نگاهی بیفکنیم، در میابیم وقتش رسیده که برای یافتن پاسخ سوالات و تغییرات لازم در زندگی خود کاری بکنیم. اینکه میگویند دانایان هم دانند، هم پرسند؛ نادانان نه دانند و نه پرسند، یعنی بعضی به موقع مسیر درست خوشبختی را پیدا میکنند و باز در تکاپوی شناخت و رشد بیشترند و بعضی میگذارند، این قدر سرشان به سنگ های روزگار بخورد که دیگر نه سری بماند و نه حرکتی.

خداوند در قرآن بسیاری از مثال های خود را قابل فهم برای اهل علم میداند: و تلک الامثال نضربها للناس و ما یعقلها الا العالمون. این مثال ها را برای مردم میزنیم و جز دانایان آنها را در نمی یابند.

( ۴۳سوره مبارکه عنکبوت)

از سوی دیگر قرآن از خشیت داناترین ها در مقابل عظمت الهی سخن به میان می آورد:

انما بخشی الله من عباده العلما. از میان بندگان خدا ، تنها بندگان عالم از او بیم دارند.

( ۲۸ سوره مبارکه فاطر)

آیا صرف تحصیلات دانشگاهی افراد را به چنین دانایی، معرفت و توانایی می رساند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۷
سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۷ ب.ظ

9.کنکور میدهم، پس هستم

 یا مدبر

mailدرس میخوانم، پس هستم؟!

یکی از عادت های غلط، عادت به دانشگاه رفتن و مدرک گرفتن است. از وقتی یادمان می آید به ما گفته اند، تو فقط درس بخوان و ادامه بده.قبولی در دانشگاه ،( برای آنکه هدف از زندگی را نمی داند) مهلت دوباره ای است که باز تا چند سال دیگر بدون اینکه خودش فکر کند، یکی دیگر برایش فکر و برنامه ریزی کند و او فقط بخواند و امتحان بدهد و جوش بزند و نمره بگیرد و از این راه احساس کند که زنده است و برنامه ای دارد! احساس بی هویتی پس از فارغ التحصیلی دانشگاه ، ثمره دانشگاه زدگی و یاد نگرفتن علم زندگی است. شخص دارای انتخاب و اختیار( انتخاب گری و خیر گزینی) باید الویت بندی نیازهای واقعی خود را از میان کلاس ها، کتاب ها، اساتید و برنامه های کارشناسی تلویزیونی و شهری تشخیص بدهد و ادامه مسیر علم و معرفت را تا پایان عمر با فهم و تشخیص دنبال کند. کسی که فرصت پر طراوت ابتدای جوانی را صرف شناخت زندگی و خانواده و ازدواج نکرده و فقط شیمی و فیزیک و زبان خوانده است. رانندگی و خوانندگی تمرین کرده است، کی میخواهد به کشف ارتباطش با خدا، با خود و با انسان ها و جهان بپردازد و به وظایفش عمل کند؟ چند مهارت فنی، هنری و فکری را یاد گرفته، چند کتاب با محتوا و مفید خوانده و از کلاس ها و اساتید خوب بهره مند شده تا به بلوغ عقلی، عاطفی، اقتصادی و معنوی برای خوب زندگی کردن برسد؟ ما خودمان سال ها القا کردیم که درس خواندن بهترین کار است. می توانیم در مدرسه هایمان کلوپ های معرفت تشکیل بدهیم اعم از قرآن، تاریخ، تفکر و و احد های مهارتی اعم از تولید و تعمیر و هنر و بچه ها با انتخاب خودشان در هر کدام بتوانند شرکت کنند. خانواده ها به جای سراغ گرفتن مکرر از مشق و امتحان، برنامه های متنوع و مفیدی را در زندگی خود و فرزندانشان ، ( با نشان دادن اشتیاق و عمل خود و ایجاد فضای رقابت و پیشنهاد و انتخاب) قرار بدهند. برنامه هایی مثل مطالعات مختلف، مسجد، رسیدگی به فامیل و نیازمندان، مسئولیت های مختلف در نظافت، دوخت و دوز، آشپزی و تعمیرات برای هم دختر و هم پسر، کلاس های فکری و فرهنگی، مطالعه قرآن و روایات، طب سنتی، مشاعره و آشنایی با حکمت های بوستان و گلستان و دقت در اخبار کشور و جهان برای تحلیل داشتن و مسئول بودن در قبال مشکلات دیگران و وظایف اجتماعی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۷
سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۶ ب.ظ

10.هر انتظاری ، ثمر خواهد داشت.

 یا رحمن و یا رحیم

mailهرانتظاری، ثمرنخواهد داشت.

ما عادت کرده ایم که وقتی در ایستگاه معطل می شویم و اتوبوس نمی آید، کمی دیگر انتظار بکشیم تا بیاید. عادت کرده ایم که گیاهی را هر روز آبیاری کنیم تا بالاخره بزرگ شود، شکوفه بزند و میوه بدهد.اما اگر این نیمکتی که رویش نشسته ایم، اصلا ایستگاه اتوبوس نباشد یا این بذری که آبیاری می کنیم، بذر درخت میوه نباشد چه؟ تا کی انتظار بکشیم و ادامه دهیم؟آیا چنین انتظاری از چنین کسی یا چیزی درست است؟ آیا اهداف مرحله بندی شده داریم؟ و ابزار، افراد و مراحل کار به درستی چیده ایم که طی برنامه زمان بندی شده به مقصد برسیم؟ آیا هر وسیله ای ما را به هدف میرساند؟ اگر چند سال را بی فایده از دست دادیم به خاطرش بقیه عمر را هم از دست بدهیم؟ برای اینکه در دام انتظار بیهوده نیفتیم، ببینیم نمودار حرکتمان در طی زمان پیشرفت داشته یا پسرفت؟ آیا الزاما برای رسیدن به هدف لازم است که سرعت را بیشتر کنیم یا گاهی باید جاده را تغییر داد؟

ببیند سخن حکیمانه امام صادق( ع) را که فرمودند:

enlightenedعمل کننده بدون بصیرت مانند رونده در غیر جاده درست است، سرعت حرکت جز بر دوری او نمی افزاید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۶