لحظه ای درنگ

مهارت های تفکر برای زندگی

لحظه ای درنگ

مهارت های تفکر برای زندگی

لحظه ای درنگ

بارها شنیده ایم : فکر کن ، تفکر خوب است.
گفته اند : سعی کن طرز فکرت را عوض کنی
و برداشت های بهتری از رویداد های اطرافت داشته باشی .
اما کمتر به ما گفته اند که چگونه تفکر بهتری داشته باشیم. گاهی گمان میکنیم از صبح تا شب فکر میکنیم ، اما به دلیل آنکه تفاوت خیال پردازی ، توهم و تکرار خاطرات را با تفکر صحیح و استفاده از عقل نمی دانیم ، اسیر هیجانات و برداشت های غلط از زندگی میشویم. مطالعه مستمر ، تدریس و تمرین این عملی این مطالب کمک میکند تا :
بر ورودی های ذهن و حواس کنترل پیدا کنیم ، از اشتباهات در برداشت هاو تصمیم گیری ها پیشگیری کنیم، از مهلکه های غم و غصه و عصبانیت عبور کنیم ، تفکر وتعقل خود را به سطوح بالاتری برسانیم و در بهبود مسائل زندگی یکی پس از دیگری مهارت پیدا کنیم.

۲۰ مطلب با موضوع «فصل چهارم(مهارت های فکری پایه)» ثبت شده است

یا متعالheart

mail دانشمندان چگونه فکر میکنند؟

« تفکر علمی برای حل مسئله » دانشمندان به مسائل اطراف خود با دقت و توجه می نگرند و سوالات زیادی را از خود می پرسند. در ابتدا مشخص کردن اینکه چه میخواهند نکته بسیار مهمی است. در مرحله بعد شروع به فرضیه سازی کرده و پاسخ هایی را حدس میزنند و برای اقدام آماده میشوند. حل کردن مشکل، نیازمند فهم دقیق مشکل و علل آن، و اقدام و عمل است. هر عملی بازخوردی دارد. پس از دقت در بازخوردها دانشمندان از خود می پرسند ، این راه حل مناسب بود؟ آیا در هر شرایطی قابل استفاده است؟ نیاز به اصطلاح دارد؟ از این عمل نتیجه ی عکس نمیگیریم؟نمودار تغییرات از قبل تا کنون چگونه است؟ اوضاع بهتر شده یا بدتر؟ به همین صورت با آزمون و خطا و مرور مراحل انجام شده به راه حل های بهتر می رسند. تمرین در مراحل تفکر علمی، موجب مهارت در حل مسئله است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۶

یا من احاط بکل شی علم

mailسوالات خود را شفاف کنیم تا پاسخ ها آشکار شود.

enlightenedپیامبر عزیزمان( ص) میفرمایند: حسن السوال نصف العلم. خوب سوال کردن نصف علم است.

وقتی دقیقا نمیدانیم چه مشکلی داریم چطور آن را حل کنیم؟ وقتی ناراحت و به هم ریخته ایم از خود بپرسیم، من چه مشکلی دارم؟ چرا ناراحت شدم؟ از کی ناراحت شدم؟ آیا موضوع این قدر ناراحت کننده بود؟ آیا از لحاظ جسمی ضعیف و حساس نشده ام؟ وقتی احساس خوبی نسبت به روند زندگی خود نداریم، صرفا به« نداشتن احساس خوب» اکتفا نکنیم. از خود بپرسیم چرا بی برنامه ام؟ هدف های من چیست؟ میخواهم در فرصت زندگی به کجا برسم؟ کدام برنامه ها مهم و کدام ها مهم تر است؟ کدام اشتغالات روزمره بیشترین وقت مرا گرفته اند؟( دزدان وقت را بشناسیم). مطمئنا ما برای خوردن صبحانه و نهار، شستن و پختن، پرداخت قبض آب و برق و خرید کفش ولباس به دنیا نیامده ایم، بلکه این ها عوارض زندگی اند. زندگی را برای هدفی به ما داده اند تا از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم.

جایگاه اهداف اصلی و فرعی را در برنامه خود مشخص و با در نظر گرفتن الویت ها

برایش برنامه های جزئی و مرحله بندی شده را طراحی کنیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۹:۳۵
يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۴۱ ب.ظ

13. سوال کردن به جای پاسخ دادن

یَا مَنْ لا یَزْدَادُ عَلَى کَثْرَةِ السُّؤَالِ إِلّا کَرَماً 

mail سوال کردن به جای پاسخ دادن

بسیاری از اوقات وقتی کسی حرف می زند ،دوست دارد که فقط به حرف هایش گوش بدهند و نشان دهند که او را درک میکنند. اما اگر کسی واقعا مایل است که جواب، راه حل یا اظهار نظری بشنود، میتوان به جای استفاده از جمله های خبری و دستوری و نصیحتی از سوال های خوب استفاده کرد. سوالاتی که فکر او را فعال کند و خودش را به ریشه یابی و رفع مشکلش برساند.سوالاتی که به جای یک پاسخ، ده ها پاسخ خوب را ا خود بیاورند. مثلا وقتی کسی سوال قابل تاملی میپرسدبهتر است به جای پاسخ دادن، ابتدا بگوییم خودت چه فکر میکنی‌؟( تولید فکر، پرورش خلاقیت) اگر خودش هیچ گونه اطلاعات یا نظری در این زمینه نداشت، میتوان پرسید، به نظرت از چه راههایی میتوان پاسخ این سوال را پیدا کرد؟( ایجاد فرصت کشف و تحقیق و یادگیری ماندگار به جای استفاده از حل المسائل فوری) یا وقتی کسی احساس بدی دارد و کلی گویی میکند، مثلا میگوید چرا باید زندگی کنیم؟ هیچ کس به فکر من نیست، همه همینطورند و ... میتوان پرسید: از کی( چه شد که) چنین احساسی کردی؟( ریشه یابی مشکل) از کجا می دانی که اینطور است؟( تاکید به پیروی از سخن معتبر و مستند،پرورش تفکر انتقادی) واقعا هیچ کس؟ مطمئنی که همه؟( پرهیز از تعمیم های نابجا،نپذیرفتن و رد نکردن هر حرف بدون دلیل های درست، پرورش تفکر انتقادی) اگر تو به جای آنها بودی چه کار میکردی؟ ( پرهیز دادن از عیب جویی، گذاشتن خود در شرایط دیگران، پرورش تفکر مراقبتی)اگر آدم دانا و منصفی میخواست جواب درستی به تو بدهد چه میگفت؟( دعوت به خود تصحیحی)

enlightenedاین گونه است که پیامبر (ص) میفرمایند: خوب سوال کردن نصف علم و معرفت است.

میتوان سوال را با سوالی دیگر پاسخ داد یا اینکه جوابی داد که سوالات کلی تری را ایجاد کرده یا او را به سمت پاسخ هدایت کند. مثلا یکی میپرسد: چرا بیشتر آدم ها خیال میکنند هرچه خودشان میدانند بقیه هم میدانند؟ میشود پاسخ گفت: واقعا چرا ؟... تا خودش وادار به تفکر و بررسی عوامل مختلف بشود. من ناراحتم- راحتی را در چه میبینی؟ ما موفق میشویم؟- موفقیت را چطور معنا میکنی؟... فقط همین؟ مطمئنی که موفقیت در همین است ؟( گسترش ذهن از حالت تک پاسخی یا صفر و صدی به حالت های بیشتر، یعنی تلاش برای در نظر گرفتن جنبه های مختلف) میتوان سوالات ساده و جزئی را به سوالات کلی تری تبدیل کرد تا ما را به تعاریف صحیح از واژه ها برساند. مثلا وقتی کسی میگوید:« من بدبختم، چگونه این زندگی را تحمل کنم؟» میتوان به این سوال رسید: « خوشبختی یعنی چه ؟» در نهایت بعضی اخبار یا یا سوالات هم نیازمند مراجعه به منابع معتبر است.

پس اگر در یک مهمانی کسی یک مرتبه گفت:« شنیده اید که قرار است از این به بعد پخش هر نوع موسیقی ممنوع شود؟!» به جای ناسزا گفتن به زمین و آسمان و دولت و ملت، میشود پرسید:« این خبر را چه کسی گفته؟... از کجا شنیده؟» مثلا میگوید، در روزنامه خوانده یا از تلویزیون شنیده. بپرسم، کدام روزنامه، کدام شبکه، چه ساعتی؟ آیا نهایت دیگری نیز تایید کرده اند؟ یا: -فلان حدیث را شنیده اید ؟ - این حدیث را کجا دیده ای؟ آیا با قرآن و دیگر روایات مستند همخوانی دارد؟ آیا در کتاب معتبری شرحی برای آن آورده شده؟ اگر نه چطور میتوان درباره آن از یک کارشناس سوال کرد؟

اگر بدانیم که هرکارشناسی میتواند در یک یا چند زمینه کارشناس باشد و در بقیه موارد عوام است، لذا به جای پاسخ دادن به هر سوال، بسیار میتوانیم از واژه« نمیدانم» استفاده نکنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۱:۴۱
يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۴۱ ب.ظ

14. یافن سوالات خوب

یا رب

mailیافتن سؤالات خوب

رشد معرفتی انسان در جمع‌آوری معلومات عمومی و مدارک تحصیلی متعدد نیست، بلکه رشد او بسته به سؤالات خوبی است که در ذهن دارد و دنبال میکند. باید از میان رویدادهای روزگار، سؤالات خوب را پیدا کرد. میتوان روزهای خوبی را با سؤالات فکری خوب گذراند و به جای یک پاسخ به پاسخهای متعدد و چندجنبه رسید. لحظه ها و روزهای ارزشمندی را میتوانیم با سؤالات خوب تجربه کنیم. خوب است درنگی هم در سؤالات زیر داشته باشیم:

۱-زندگی ما چه مسیری را طی میکند؟

۲-چرا احوالپرسی میکنیم؟ چقدر برایمان مهم است که حال بقیه چطور است؟

۳-چرا انسان میتواند تغییر عقیده و تغییر روش بدهد؟ آیا هر تغییری ارزشمند است؟

۴-چه کسانی نیاز به کمک و توجه ما دارند؟

۵-از چه کسانی میتوانیم بیاموزیم؟ دیگر چه؟

۶-آیا حرفهای دیگران را تا آخر گوش کنیم؟

۷-بهتر دیدن و شنیدن اطراف چه کمکهایی به ما کمک میکند؟

۸-آیا صرفاً هر چه به دهان برود غذا محسوب میشود؟

آیا هر غذایی را اجازه داریم که بخوریم؟

۹-آیا ما هم یکی از همین روزها یا شبها میمیریم؟

۱۰-آیا حساب قیامت ما صاف و امیدوار کننده است؟

۱۱-در طول روز بیشتر به خواسته هایمان فکر میکنید یا وظیفه مان؟

۱۲-چرا میگوییم" صبر کنیم ببینیم چه میشود"؟

اگر همینطوری عمر بگذرانیم، چیزی میشود؟

۱۳-آیا اجازه داریم که هر چیز را ببینیم یا بشنویم؟

۱۴-آیا کار خوب کاری است که با خلق و خوی ما جور باشد؟

۱۵-اگر کار خوبی را مردم نپسندند انجام میدهیم؟ اگر کار بدی را بپسندند چطور؟

۱۶-هدف از ازدواج و زندگی مشترک، ابراز مِهر و رفاقت است یا طلب و توقع؟

۱۷-آیا در مقابل هر مشکل و مانعی باید ناراحت شد؟

۱۸-چرا از شنیدن نظری که موافق عقایدمان نیست، عصبی میشویم؟

۱۹- آیا ممکن است که همه عقاید ما درست باشد؟

۲۰-چه سوالات اساسی دیگری برایتان مطرح شده است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۱:۴۱
يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۴۱ ب.ظ

15. گذر از طفولیت و رسیدن به بلوغ

یا ربَّ الصِّغارِ وَ الکِبار

mailگذر از طفولیت و رسیدن به بلوغ

 

enlightenedپیامبر اکرم (ص) در وصف صفات مومن فرمودند : المومن..قلیل المئونه کثیر المعونه .

مومن ، هزینه اش کم ویاری اش زیاد است .

رشد و شکوفایی انسان در گرو سن او نیست. بلکه رشد ، میزان خروج از طفولیت و رسیده به بلوغ است . شخص تا زمانی که طفل است ، به به می خواهد ، ددر می خواهد ، همه چیز می خواهد همواره طفیلی است . باید مراقب باشند تا ناراحت نشود ، قهر نکند ، گرسنه نماند ، تنها نشود وگرنه ... . اما بالغ به به می گوید ، زیبا میبیند ، تشکر و تحسین می کند و لذت می برد .

طفل ، نیازمند دریافت است و بالغ نیازمند پرداخت .

طفل متوقع و طلبکار است و بالغ مهرورز و قدردان . 

طفل ف وظایف دیگران را مرور می کند و بالغ وظایف خویش را .

طفل ، حساس و نگران است و بالغ سازگار و شاد .

طفل ، پرهزینه ، وابسته و طلبکار است و بالغ کم هزینه ، مستقل و پرکار .

اگر بلوغ لازمه زندگی موفق است ، هرکس به این بلوغ رسیده که بتواند زیبا ببیند ، زیبایی ها را تحسین کن و برای زندگی خود و دیگران نقش آفرین باشد ف فرصت ازدواج برای ابراز این همه توانمندی و آفرینش خوشبختی مبارکش باشد .

enlightenedامیرالمومنین (ع) در صفات مومن می فرماید : او را بینی که از تنبلی به دور است ، همواره سرزنده است ، آرزویش دست یافتنی و لغزشش اندک است ، مرگ خویش را انتظار برد ، قلبش خاشع و نفسش قانع است ] نادانی از او رخت بربسته و زندگی اش سهل و ساده است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۱:۴۱
يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۴۰ ب.ظ

16. شناخت واژه ها عامل فهم و تفاهم

یا محسنheart 

mailشناخت واژه ها عامل فهم و تفاهم

بزرگترین عامل در فهم مشترک یا سوء تفاهمات ما، چگونگی انتقال پیام و ارتباط است و واژه ها مهمترین عامل در برقراری ارتباط هستند. آیا ما تعریفهای درست و یکسانی از واژه ها داریم یا بدون دقت و توجه هر کلامی را بکار میبریم؟ برای مثال هماهنگی یعنی چه؟ یعنی هرکاری میکنی به من اطلاع بده؟ یا اینکه بیا هر دو یک راه را برویم و یک کار را بکنیم تا دچار ناهماهنگی نشویم؟ تفاوت هماهنگی با کنترل و همراهی و همکاری چیست؟ هماهنگی فرایندی است برای ایجاد وحدت و رسیدن به هدفی مشترک میان اجزاء یک سازمان یا سیستم. پس چرخ دنده کوچکی که به راست میگردد و چرخ دنده بزرگی را به چپ میگرداند، هر دو در این هماهنگی خاص، منجر به درست کار کردن ساعت و نشان دادن زمان صحیح (هدف) میشوند. یکی از ایرادات تعلیم و تربیت ما این است که بر مفهوم واژهها و تفاوت آنها تمرین و تأمل نمیشود. لذا فهم و توجه و عمل درست ایجاد نمیشود و هر کس با گمان خود کاری میکند. مثلاً واژه تقوی را به معنی پرهیزگاری میشناسیم.

enlightenedاز امام صادق در باره این گفتار خدا که میفرماید «تقواى الهى را پیشه کنید، حقّ تقوایش را» پرسیدند. حضرت فرمود: (حقّ تقوا این است که) اطاعت خداوند صورت گیرد و نافرمانیش نشود، و همواره یاد شود و فراموش نگردد، و شکر او به جاى آورده شود و ناسپاسیش نشود.

enlightenedپیامبر(ص) نیز فرمودند: همه ی تقوا این است که آنچه را نمیدانی بیاموزی و آنچه را میدانی به کار بندی. در تعریف حیا از پیامبر میشنویم که: یا اباذر، میخواهى به بهشت بروى؟ گفت: آرى یا رسول الله پدرم فدایت، فرمود: آرزوهایت را کم کن و مرگ را مقابل دیدگانت قرار بده، و آن طور که باید از خدا حیا داشته باش، گفتم: یا رسول الله همگى ما از خدا میترسیم. فرمود: آن حیا نیست، و لکن حیا از خدا اینست که مرگ را فراموش نکنى، و شکم را (از حرام) نگهدارى و فکر خود را (از بیهودگی) حفظ کنى، و هر که مقام عالى آخرت را میخواهد باید زیور (خودنمایی) دنیا را رها کند، که اگر چنین باشى به ولایت خدا نایل گشته اى.

enlightenedامیرالمؤمنین (ع) فرمودند: نخواهید توانست قرآن را آن گونه که شایسته است بخوانید مگر آنکه تحریف کننده آن را بشناسید، و گمراهى را نخواهید شناخت مگر آن گاه که هدایت را بازشناسید، و تقوا را نشناسید مگر هنگامى که مرز گذر از آن را، بشناسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۱:۴۰
يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۳۹ ب.ظ

17.علتی در پس هر رویداد پنهان است

یا دلیل و یا برهان

mailعلّتی در پس هر رویداد پنهان است.

اگر چه علت العلل وقوع تمام رویدادها خداوند است که ما و همۀ موجودات را به حکمت خود اداره میکند، ولی در سطحی پایین‌تر وقتی پای من به سنگی می‌خورد و می‌افتم، آن سنگ دلیل زمین‌خوردن من است و البته بی‌توجهی من و برخورد با آن هم دلیلی دیگر است. و البته شما که آن سنگ را کنار کوچه‌ رها کرده‌ای و رفته‌ای دلیل اصلی‌تر. بچه های خردسال متوجه ارتباط علت و معلول نیستند. لذا وقتی می‌پرسید چرا توپ را به شیشه زدی و آن را شکستی، می‌گوید خودش شکست (چون بارها توپ به شیشه زده بودم و نشکسته بود!). اما از بزرگ‌ترها این انتظار هست که برای جلوگیری از بروز هر مشکل به علت‌ها بپردازند و اگر موضوعی پیش آمده به دلیلهای مختلف فکر کنند. اگر پول من سر جایش نیست، لزوماً بغل‌دستی من برنداشته‌، شاید آن را جای دیگر گذاشته و فراموش کرده‌ام، شاید از جیبم افتاده باشد، شاید اصلاً پولی با خود نیاورده‌ام، شاید هنوز در جیبم است و من پیدایش نمی کنم و چندین شاید دیگر........ با سوژه های مختلف میتوان تمرین و بازی کرد و علت های زیادی را در نظر آورد. وقتی میبینی یکی از دوستانت خوشحال است، بگو بگذار حدس بزنم چرا خوشحالی: امروز روز تولدت است؟ در قرعه کشی بانک برنده شده ای؟ مامانت بستنی برایت خریده؟ پولی گم کرده بودی و پیدا شده؟

وقتی دوستت شروع میکند به منفی بافی و قیافه منتقد سیاسی به خود میگیرد، میگوید این مملکت بسیار مشکل دارد و کسی نمیخواهد بفهمد. بگو: صبر کن حدس بزنم: خودت تنهایی فهمیدی؟ با داداشت دوتایی فهمیدین؟ همین امروز فهمیدی؟ از کجا فهمیدی؟ این تنها کشوری است که اینو در موردش فهمیدی؟ خودش مشکل دارد یا ما آدمهایش؟ کارت جایی گیر کرده؟ کسی حقت را نداده؟ تو حق همه را داده ای؟ وقتی فرزندت دبستانیت کتاب علومش را میآورد و میگوید: اگر بالای کوهها فسیل ماهی پیدا شود نشانه چیست؟ بعد میبینی که نوشته، نشانه اینکه قبلا آنجا دریا بوده. بگو شاید هم یکی بالای کوه رفته و نهار ماهی خورده! شاید قبلا ماهیها بال داشته اند! شاید عقابی ماهیای را برده آن بالا برای بچه هایش! وقتی حین سفر تابلوی راهنماییای را میبینی که برای اه الی ماشین آشنا نیست، مثلاً تابلویی با تصویر یک اتومبیل و یک سقف شیبدار! با هم شروع کنید به حدس زدن و شوخی کردن در مورد علت نصب آن تابلو و پیام آن تصویر. مثل اینکه: پارک کردن روی سقفهای شیبدار ممنوع! تمرین کردن برای پیدا کردن علتهای مختلف، قدمی مؤثر در حل مسائل و باعث گسترش فکر ، پرورش خلاقیت و دوری از تعصب است. شاید با این تمرینات بتوانیم دست از اینکه «فوراً یکی را مقصر کنیم» برداریم و جنبه های دیگر را هم ببینیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۱:۳۹
يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۳۸ ب.ظ

18. هیچ چیز اتفاقی نیست ، ریشه ها را بیابیم

یا رشید

mailهیچ چیز اتفاقی نیست. ریشه‌ها را بیابیم.

اگر پذیرفتیم هر پدیده‌ای که رخ می‌دهد، اتفاقی نیست و علتی دارد، پس به علت و ریشۀ اصلی هر امر توجه می‌کنیم. اگر چند روز است فرزندم بی‌حوصله‌ شده، به جای سخنرانی در مضرات بی‌حوصلگی از او بپرسم مشکلی پیش آمده؟ به جای گلایه کردن از دروغ‌گویی همسرم، از خودم بپرسم: «اگر ترس ریشۀ دروغ‌گویی است، آیا برخوردهای من باعث شده که او واقعیت را مخفی کند؟» هر بار که فرزندم خواست با من صحبت کند و من حوصله‌اش را نداشتم از خودم ‌بپرسم: «چرا این قدر برای خودم مشغله درست کرده‌ام که برای خانواده‌ام وقت ندارم؟» چرا همسرم زود و با اشتیاق به خانه نمی‌آید؟ چرا دخترم شب‌ها دیر می‌خوابد؟ چرا چشم‌های پسرم مرتب قرمز می‌شود؟ چرا خانم همسایه مان که سن زیادی ندارد، اینقدر کمر و زانوهایش درد میکند؟ چرا درآمدمان برکت ندارد؟ چرا این بچه دائما شلوغی و لجبازی میکند؟ اگر ریشه ها را بفهمیم به یک نشانۀ خوب، یک هشدار یا یک درس عبرت می‌رسیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۱:۳۸
يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۲۵ ب.ظ

19. خودمدیریتی، خود شکوفایی، استقلال فکری

 

 mailخود مدیریتی، خود شکوفایی، استقلال فکری

enlightenedپیامبر عزیزمان (ص) فرمودند: « مردم ( عوام) در خوابند، وقتی کردند بیدار میشوند.»

کسی که خواب است، از توانایی هایش بی خبر است، امکاناتش را نمیداند، خطرات اطراف خود را نمی بیند و نیازهای واقعی خود را درک نمیکند. برخی نیز همین جا به خودشناسی، خود برنامه ریزی، خود مدیریتی، خود اتکایی و خودباوری میرسند. همین جا میفهمند چه دارند٬ چه میتوانند بکنند، خطرهای پیش رویشان چیست و نیازهای فانتزی را از نیازهای لازم و حیاتی تفکیک میکنند. اگر بفهمیم که خالقیم یا مخلوق، مجبوریم یا مختار، بنده ایم یا آزاد، مردیم یا زن، در دنیا ماندگاری یا رفتنی، شاید بهترین نقش و مسئولیت خود را در هر زمان، تشخیص بدهیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۱:۲۵
يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۲۵ ب.ظ

20. تدبر در هدف

 یا لطیف و یا خبیر

گویند زیارت تو حج فقراست؛ بر گنبد و بارگاهت از دور سلام ...

 

mailبه چه فکر کنیم؟

اگر از دوستانتان بخواهید همگی شروع کنند به فکر کردن، خواهند گفت: «به چه فکر کنیم؟» یعنی فکر کردن موضوع میخواهد. ما فکر می کنیم: برای یافتن پاسخ سوالات، حیرتها، برنامه ریزی، تصمیم گیری و فهم مطالب مختلف. تفکر امری اساسی در حل مسئله نیز محسوب می شود. تفکر عبارت است از، درک روابط منطقی و نامرئی میان امور برای تشخیص وظیفه ی خود. میتوانیم با انتخاب موضوعات مناسب، تفکر هدفمند و رشد دهنده ای داشته باشیم. موضوعات پیشنهادی زیر میتواند به عنوان تمرینهای هفتگی توصیه شود. برای اینکه فکرهای ما در موضوعات پیشنهادی به نتیجه های خوبی برسد، خوب است که به تنهایی و سپس در جمع دوستان در مورد چگونگی و راهکارهای آن هم فکر کنیم. موضوعاتی مثل: دوست شدن و سخن گفتن با خدا ، دیدن و درس گرفتن از اطراف ، دقت در دلیل هر تصمیم و انجام هر کاری در صورت داشتن دلیل و نیت مناسب، روشهای احترام گذاشتن، روشهای شاد کردن، روشهای تشکر کردن، روشهای کمک به دیگران، شکر برای آنچه داریم، شکر برای آنچه نداریم، الحمد لله را عملی کردن (امکانات و نعمتها، زیباییها و تواناییهای همه را از خدا ببینیم و تحسین کنیم) ، دست خود را در جیب خدای بزرگ ثروتمند و مهربان ببینیم ، علت هیجانهای خود را شناسایی کنیم ، نوسانات خُلقی خود را کم کنیم(هیجانها و واکنشهای منفی را خنثی کنیم و از هر چیزی ناراحت نشویم) ، چگونه به کسانی که از خطاهای ما دلخورند هدیهای بدهیم ، بین بد و بدتر- مهم و مهمتر انتخاب کنیم، ترفندهای شیطان را شناسایی کنیم،

شما چه موضوعات دیگری را در نظر دارید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۱:۲۵